ترافیک

تهران به‌عنوان پایتخت و مرکز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور، جمعیت زیادی را جذب کرده است. رشد سریع جمعیت در دهه‌های اخیر فشار زیادی بر زیرساخت‌های شهری وارد کرده و مهاجرت از سایر نقاط کشور به تهران به دلیل فرصت‌های شغلی و امکانات بیشتر، باعث افزایش تعداد ساکنان و در نتیجه افزایش ترافیک شده است.

صف بی‌پایان خودروها در بزرگراه‌ها، خیابان‌هایی که به پارکینگ متحرک شبیه‌اند و زمان‌هایی که بی‌رحمانه در میان بوق‌ها و دودها هدر می‌روند، هر روز تکرار میشوند. برای بسیاری از شهروندان، زندگی در تهران یعنی هر روز ساعت‌ها ماندن در قفس آهنی خودرو و تحمل استرسی که پیش از رسیدن به محل کار یا خانه هرچه بیشتر فرسوده‌شان می‌کند. بحران ترافیک فقط جابه‌جایی را سخت نکرده، بلکه ریتم زندگی روزانه را هم از بین برده است.

خانواده‌ها وقت کمتری برای هم دارند، راندمان کاری پایین آمده و حتی فعالیت‌های ساده‌ای مثل خرید یا رفت‌وآمد به‌مدرسه به تجربه‌ای پرتنش بدل شده است. تهران سال‌هاست از ظرفیت جمعیتی و زیرساختی خود عبور کرده، اما به جای اجرای سیاست‌های بازدارنده برای کنترل ورود خودروها و کاهش بار ترافیکی، مسیرهای جدید و بارگذاری‌ها فقط به تشدید این چرخه معیوب کمک کرده است.

زمانی که از دست میرود

ترافیک وقت زیادی از شهروندان می‌گیرد. زمانی که میتواند به امور مهمتر اختصاص یابد، اما در راهبندان و شلوغی معابر به‌راحتی از دست میرود.

سردار تیمور حسینی، رئیس‌پلیس راهور کشور در همایش بین‌المللی مدیریت ایمنی و ترافیک اظهار کرد: «به‌طور معمول روزانه 20 میلیون نفر در سطح تهران از نقطه‌ای به نقطه دیگر جابه‌جا می‌شوند و این عدد اگر بر 24 ساعت تقسیم شود، بیش از 8 هزار و 500 ساعت را شامل خواهد شد که بخش زیادی از آن در ترافیک شهری هدر می‌رود.»

فرشاد خرازی، کارشناس ترافیک و خودرو در این باره میگوید: «شبکه عبور و مرور تهران برای پاسخگویی به نیازهای ترافیکی روزانه کافی نیست. بسیاری از خیابان‌ها و بزرگراه‌ها کارایی لازم را ندارند. سیستم حمل‌ونقل عمومی تهران شامل اتوبوس، مترو، تاکسی و ون‌ها هنوز نتوانسته به‌طور کامل نیازهای شهروندان را برآورده کند. هرچند که مترو توسعه یافته، اما هنوز با ازدحام مواجه است. تعداد فراوان خودروهای شخصی یکی از عوامل اصلی ترافیک است. بسیاری از خانواده‌ها هم بیش از یک خودرو دارند. ضمن این‌که بسیاری از خودروهای شخصی در تهران قدیمی و ناکارآمد هستند. این خودروها بیشتر دچار خرابی و توقف در خیابان‌ها می‌شوند که باعث ایجاد ترافیک می‌شود. قیمت نسبتا پایین سوخت در ایران باعث افزایش استفاده از خودروهای شخصی و درنتیجه افزایش ترافیک می‌شود.»

وی درمورد فرهنگ ترافیکی حاکم بر پایتخت و کشور میافزاید: «بسیاری از رانندگان قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی‌کنند؛ از جمله تجاوز از خط عابرپیاده، توقف در محل‌های غیرمجاز و سرعت غیرمجاز. پارک‌های دوبله و پارک در محل‌های غیرمجاز باعث باریک شدن مسیر و افزایش ترافیک می‌شود.

ناگفته نماند برخی از عابران هم مقررات را نادیده میگیرند و به این اوضاع آشفته دامن میزنند. گاهی تصادفاتی که منجر به جرح، مصدومیت شدید یا فوت میشود، به‌خاطر بیتوجهی عابران پیاده است که از نقاط مشخص‌شده مانند پل هوایی یا خطکشی عابرپیاده عبور نکردهاند.»

راهکار حل بحران چیست؟

کارشناسان شهری معتقدند بحران ترافیک تهران یک مساله پیچیده و چندوجهی است که نیازمند راه‌حل‌های جامع و هماهنگ است. به‌عنوان مثال توسعه و بهبود حمل‌ونقل عمومی، گسترش شبکه مترو، افزایش تعداد خطوط مترو و توسعه ایستگاه‌ها در مناطق مختلف شهر.

افزایش ناوگان اتوبوسرانی، بهبود کارایی و سرعت خطوط اتوبوسرانی هم از گزینه‌های دیگر است. از موارد دیگر می‌توان افزایش ظرفیت شبکه حمل‌ونقلی، تعمیر و نگهداری به‌موقع گذرگاههای شهری و برطرف کردن خرابی‌ها و گلوگاههای بحرانی نام برد.

سیستم‌های مدیریت ترافیک هوشمند، استفاده از سیستم‌های هوشمند برای مدیریت و کنترل جریان ترافیک، چراغ‌های راهنمایی هوشمند و تنظیم چراغ‌های راهنمایی بر اساس حجم ترافیک نیز در کنار اجرای قوانین و نظارت سختگیرانه تر میتواند در بهبود وضعیت ترافیک موثر باشد. ارائه تخفیف‌ها و مشوق‌ها برای استفاده از حمل‌ونقل عمومی نیز از دیگر روشهای خوب و مناسب در راستای کاهش بار ترافیک شهری است. همچنین توسعه مسیرهای دوچرخه‌سواری در نقاط شلوغ و پرازدحام موجب ترغیب به استفاده از دوچرخه و کاهش استفاده از خودرو شخصی می‌شود.

همین‌طور ایجاد پارک‌سوارها در اطراف ایستگاه‌های مترو برای کاهش ترافیک در مرکز شهر هم می‌تواند مفید باشد. ترکیب این راه‌حل‌ها و اجرای هم‌زمان آن‌ها می‌تواند به کاهش بحران ترافیک تهران کمک کند و کیفیت زندگی شهری را بالا ببرد.

طرح های ناقص و نامناسب

سالهاست طرحهای مختلفی چون «طرح زوج و فرد»، «طرح ترافیک»، «طرح جریمه از مبدا» و... برای کنترل و کاهش بار ترافیک از سوی راهنمایی‌ورانندگی مورد استفاده و توجه قرار گرفته است. با این حال مواردی از این دست نتواسته گرهای از کلاف سردرگم ترافیک شهری باز کند.

خرازی دراین‌باره می‌گوید: «محدودیت تردد خودروها در مناطق خاصی از شهر به‌منظور کاهش ترافیک اجرا می‌شود؛ اما گاهی به دلیل نظارت ناکافی و تغییرات مکرر، تاثیرات منفی دارد. به‌عنوان مثال طرح زوج و فرد و محدودیت تردد بر اساس شماره پلاک خودروها که به‌منظور کاهش ورود خودرو به هسته مرکزی شهر و کنترل حجم ترافیک در چنین نقاطی اجرایی شده، در برخی مواقع باعث افزایش ترافیک در مناطق دیگر شهر می‌شود. این طرحها حتی کارایی مقطعی هم ندارند؛ چه برسد به این‌که به‌عنوان راهحل مورد توجه قرار بگیرند. جالب این‌جاست با این‌که همه به ناکارآمدی این طرحها اذعان دارند، بارها در طول سال شاهد اجرای آن‌ها هستیم.»

راهکارهای آزموده‌ شده در جهان

ترافیک بحران تازه‌ای برای شهرهای بزرگ جهان نیست. بسیاری از کلانشهرها در مقاطعی با همین شرایط دست‌وپنجه نرم کرده‌اند؛ اما تفاوت در آن‌جاست که برخی کشورها با تصمیمات جسورانه و سیاست‌گزاری دقیق توانسته‌اند این گره را باز کنند.

در اروپا، شهرهایی مانند پاریس، برلین و بارسلونا با کاهش دسترسی خودرو به‌مرکز شهر، گسترش مسیرهای دوچرخه‌سواری و سرمایه‌گذاری عظیم روی حمل‌ونقل عمومی توانستند جریان ترافیک را مهار کنند. پاریس حتی بخشی از خیابان‌های تاریخی‌ خود را به‌روی خودروها بست تا شهروندان بتوانند با پای پیاده یا دوچرخه تردد کنند. در برلین، استفاده از سیستم‌های هوشمند مدیریت ترافیک و نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی، زمان سفرها را کاهش داد.

ابوظبی نیز رویکردی مدرن‌تر به این مساله داشته است. این شهر با نصب چراغ‌های راهنمایی مبتنی بر هوش مصنوعی، توانست جریان خودروها را بهینه کند و میانگین زمان انتظار در تقاطع‌ها را پایین بیاورد. الگوریتم‌ها به‌طور لحظه‌ای حجم خودروها را رصد کرده و به شکل پویا چراغ‌ها را تنظیم می‌کنند؛ اقدامی که از هدررفت زمان و سوخت جلوگیری می‌کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =